loading...

پرچین

مینویسم که یادم بمونه؛ یا از یادم بره.

بازدید : 280
دوشنبه 28 ارديبهشت 1399 زمان : 21:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پرچین

این بار بدون هیچ جنگی با خودم، برای بار شاید که هزارم، میدونم که باید بذارمت و برم.

فرق این بار با دفعه‌های قبل اینه که هر بار میدونستم باید برم، اما دونستن همراه با جنگ، دونستنی که آروم نبود، پذیرفتنی نبود. این بار اما آرومم، خیلی آرومم.

خوب که بشی رفتم؛ قول، به خودم.

بازدید : 297
جمعه 25 ارديبهشت 1399 زمان : 13:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پرچین

+ I love you

- It'll pass.

خنده‌ی فلیبگو میبینی وقت گفتنش؟ همون. یه خنده‌ی آمیخته با بغض. :]

آی نو ایتل پس، آی نو. بات آی فاکینگ لاو یو. هنوز. هنوز.

قلبم ریخت امروز که اسمتو رو گوشیم دیدم. با اینکه انتظارشو داشتم اما قلبم ریخت. قلبم برای صدات و اون طرز سلام گفتنت ریخت.

دلم برای اون آدم مهربون و گرمی‌که درونته میریزه. لعنت بهت. میتونستیم قشنگ ‌ترین لحظاتو بسازیم. چرا دست رد زدی آخه لامروت. قلبم برات. قلبم برات. قلبم، برات.

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 9
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 2
  • بازدید کننده امروز : 2
  • باردید دیروز : 5
  • بازدید کننده دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 51
  • بازدید سال : 148
  • بازدید کلی : 7634
  • کدهای اختصاصی